[۱۰۵] سند: قَالَ الباقر (علیهالسلام): «إِنَّ أَرْضَ الجَنَّهِ رُخَامُهَا فِضَّهٌ وَ تُرَابُهَا الوَرْسُ وَ الزَّعْفَرَانُ وَ کنْسُهَا المِسْک وَ رَضْرَاضُهَا الدُّرُّ وَ الیاقُوتُ» (۱)
ترجمه: امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «زمین بهشت، سنگهای مرمرش نقره است و خاکش وَرس (= اسپرک) و زعفران است و خاکروبهاش، مشک است و سنگریزههایش، دُرّ و یاقوتاند».
********************
[۱۰۶] سند: قَالَ الباقر (علیهالسلام): «إِنَّ أَسِرَّتَهَا مِنْ دُرٍّ وَ یاقُوتٍ وَ ذَلِک قَوْلُ اللهِ: «عَلی سُرُرٍ مَوْضُونَهٍ» (۲) یعْنِی أَوْسَاطَ السُّرُرِ مِنْ قُضْبَانِ الدُّرِّ وَ الیاقُوتِ مَضْرُوبَهً عَلَیهَا الحِجَالُ وَ الحِجَالُ مِنْ دُرٍّ وَ یاقُوتٍ أَخَفَّ مِنَ الرِّیشِ وَ الینَ مِنَ الحَرِیرِ وَ عَلَی السُّرُرِ مِنَ الفُرُشِ عَلَی قَدْرِ سِتِّینَ غُرْفَهً مِنْ غُرَفِ الدُّنْیا بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ وَ ذَلِک قَوْلُ اللهِ «وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَهٍ» (۳) وَ قَوْلُهُ: «عَلَی الأَرائِک ینْظُرُونَ» (۴) یعْنِی بِالأَرَائِک، السُّرُرَ المَوْضُونَهَ عَلَیهَا الحِجَالُ» (۵)
ترجمه: امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «تختهای بهشت از درّ و یاقوت است و آن، [در این] سخن خدا[ی متعال، آمده] است: «[بهشتیان] بر تختهایی جواهرنشان [تکیه میزنند]» یعنی در وسط تختها، ستونهایی از درّ و یاقوت است که بر آن حجلههایی زده [و نصب] شده است. و آن حجلهها از درّ و یاقوت است که از پَر [پرندگان] سبکتر و از ابریشم، نرمتر میباشد بر آن تختها، فرشهایی است به مقدار [فرش کردن] شصت اتاق از اتاقهای [یک منزل در] دنیا که بعضی بالای بعضی دیگر قرار گرفته است. و آن، [در این] سخن خدا[ی متعال، آمده] است: «بسترهای بلند» و [همچنین در این] سخن خدا[ی متعال، آمده] است: «بر تختها [نشسته] مینگرند» این [کلمهی] تختها [در این آیه] به معنی [همان] تختهای جواهر نشان است که بر آن حجلههایی [بر پا شده] است».
********************
[۱۰۷] سند: قَالَ رَسولُ اللهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «إِنَّ أَنْهَارَ الجَنَّهِ تَجْرِی فِی غَیرِ أُخْدُودٍ أَشَدَّ بَیاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَحْلَی مِنَ العَسَلِ وَ الینَ مِنَ الزُّبْدِ طِینُ النَّهَرِ مِسْک أَذْفَرُ وَ حَصَاهُ الدُّرُّ وَ الیاقُوتُ تَجْرِی فِی عُیونِهِ وَ أَنْهَارِهِ حَیثُ یشْتَهِی وَ یرِیدُ فِی جِنَانِهِ وَلِی اللهِ فَلَوْ أَضَافَ مَنْ فِی الدُّنْیا مِنَ الجِنِّ وَ الإِنْسِ لَأَوْسَعَهُمْ طَعَاماً وَ شَرَاباً وَ حُلَلًا وَ حُلِیاً لَا ینْقُصُهُ مِنْ ذَلِک شَیءٌ» (۶)
ترجمه: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): فرمودند: «جویبارهای بهشت در شیارها جاری نیستند و از برف، سفیدتر و از عسل، شیرینتر و از خامه [یا مَسکه] نرمترند. گِل جویبارها مشکی ناب است و ریگهایش دُرّ و یاقوتاند و در چشمهها و جویبارهایش تا هر کجا که ولی خدا بخواهد و اراده کند، روان میشوند. اگر [مؤمن بهشتی] اهل دنیا را از جن و انس میهمان کند، میتواند به همهی آنها خوراک و نوشیدنی بدهد و بر همهی آنان جامه و زیور بپوشاند، بی آن که چیزی از او کم شود».
********************
[۱۰۸] سند: قَالَ رَسولُ اللهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «إِنَّ نَخْلَ الجَنَّهِ جُذُوعُهَا ذَهَبٌ أَحْمَرُ وَ کرَبُهَا زَبَرْجَدٌ أَخْضَرُ وَ شَمَارِیخُهَا دُرٌّ أَبْیضُ وَ سَعَفُهَا حُلَلٌ خُضْرٌ وَ رُطَبُهَا أَشَدُّ بَیاضاً مِنَ الفِضَّهِ وَ أَحْلَی مِنَ العَسَلِ وَ الینُ مِنَ الزُّبْدِ لَیسَ فِیهِ عُجْمٌ طُولُ العَذْقِ اثْنَا عَشَرَ ذِرَاعاً مَنْضُودَهً مِنْ أَعْلَاهُ إِلَی أَسْفَلِهِ لَا یؤْخَذُ مِنْهُ شَیءٌ إِلَّا أَعَادَهُ اللهُ کمَا کانَ وَ ذَلِک قَوْلُ اللهِ «لا مَقْطُوعَهٍ وَ لا مَمْنُوعَهٍ» وَ إِنَّ رُطَبَهَا لَأَمْثَالُ القِلَالِ وَ مَوْزَهَا وَ رُمَّانَهَا أَمْثَالُ الدُّلِی وَ أَمْشَاطَهُمُ الذَّهَبُ وَ مَجَامِرَهُمُ الدُّرُّ» (۷)
ترجمه: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): فرمودند: «نخلهای بهشت، تنههایشان زر سرخ، زیر شاخههایشان زبرجد سبز، سرشاخههایشان درّ سفید، شاخههایشان حلّههای سبز و رطبهایشان سفیدتر از سیم و شیرینتر از عسل و نرمتر از خامه است و هسته ندارد.
طول [هر] خوشه[ی آن،] دوازده گز است که از بالا به پایین چیده شدهاند و هر خوشهای که از آن برگرفته شود، خداوند آن را به حال اولش باز میگرداند و این همان سخن خداست که «[میوههای بهشتی]نه بریده [است] و نه ممنوع» رطبهایش به اندازهی خُمره و موز و انارش به اندازهی دلو (= سطل) است و شانهها و عودسوزهایش [از] درّ هستند».
********************
۱. اختصاص، شیخ مفید، صفحهی ۳۵۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۸، صفحهی ۲۱۸.
۲. سورهی واقعه، آیهی ۱۵.
۳. سورهی واقعه، آیهی ۳۴.
۴. سورهی مطففین، آیهی ۲۳ و ۳۵.
۵. اختصاص، شیخ مفید، صفحهی ۳۵۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۸، صفحهی ۲۱۹.
۶. اختصاص، شیخ مفید، صفحهی ۳۵۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۸، صفحهی ۲۱۹.
۷. اختصاص، شیخ مفید، صفحهی ۳۵۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۸، صفحهی ۲۱۹؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد ۲، صفحهی ۵۱۷؛ الفردوس، جلد ۴، صفحهی ۲۸۸.